باد که میوزد همه کائنات جابه جا میشوند
می هراسند
به پناهگاه می روند حال آنکه باد تنها پناهگاه اوست
به کجا برود
؟؟؟؟
کاش دلها
هم با هر وزشی جابه جا شود
بریزد
تمام کینه ها را فراموش کند
و به پناهگاه خود برود حتی اگر باد باشد
و اگر روزی برسد باد از گردباد فرار کند
بفهمد که چه ترسناک میشد وقتی میوزید
و میراند
نمیگویم جبلّت را رها کن
بِوَز
آهسته و پیوسته
تا سوی دل کسی باشی
و تحسین کنند از یاد نسیم
و به سراغت آیند آهسته و پیوسته بمانند
تکیه دادن به باد آخرش افتادن است
وقتی هروقت دور یک چیز میچرخد..
لباسم را میتکانم
آن که می اندازد بدون شک خواهد افتاد
اگر بادست به گردباد
و اگر دل است از دل
از چشم
افتادنی میفتد
چون از پایه لق است
منم گردباد میشوم
تا در باد و بود گیر نکنم
به دور خودم میچرخم
همه ی بادها را با خودم به رقص درمیاورم
میچرخم و میچرخم و خالی میشوم از باد
از چیزهایی که متوفم کند
پیشی میگیرم به خود
دور از فراغت جهان
عاشقانه در آغوش خویش
آهسته نه اینبار طغیانگر
- ۹۷/۰۱/۰۳