_عـشق _
یک عنوان فراموش شده نیست اصلاً
خیلی هم همه همه روزه بکار میبرند
خیلی و خیلی هم جزعی
.
.
.
ع ش قْ
سه حرف نیست
برای تعریف این سه حرفی باید آن بود و ماند
.
عاشق میداند
.
اما عاشق نیست
.
من معادل این کلمه را یافته ام:خُدا.
.
که هم هست و نیست
.
عاشقم را اگر در زمین دیدم شک دارم آسمانی نباشد
.
که حتی در آسمانش هم نیست
.
او که متجلی خُدا باشد
.
حتما عاشق است
.
عشقی که با مرگ نمیمیرد
.
عشقی که یکطرفه نیست
.
عشقی که ته ته اعماق وجودت به آن رسیدی و خبرر نداری
.
و میرسی
.
به معشوقی که او هم عاشق توست
.
چون عاشق و معشوق اصلا از هم جدا نیستند که بخواهند برسند
.
اما میتوانند لمس کنند که به آنِ دیگرِ خود رسیده اند
.
آنوقت حیرت نمیکنند یا شگفت زده نمیشوند هیجانی ندارند چون اکنون به آرامش دست پیدا کردند
به آن نقطه ی امنی که بگویند بله دیگر اینجا همانجاست
وقتی که تمام هیجانات و عواطف فراز و نشیب را تجربه کنند حالا میدانند اینجا
.
جای ماندن است
.
خدا را صدا نمیکنند
.
چون خدا را فهمیده اند
.
در انسانی دیگر که فقط از تنِ او جداست
.
اما هردو(هر دو) میدانند همانست(عشق)
.
عشق همین نیست؟
.
[پس عاشق نشدی شاید]
عنوانش را عوض کرده اند
.
عشقی که تابحال میدانستی شاید عشق نبود
.
پس عاشق شو
.
بِلاعوض
- ۹۷/۰۸/۰۱