جای خالی یت تنگ می شود. --> در دل.
و نیمکت خجالت می کشد. -->از شکستن.
جای َت پُر شده! -->پُر از دلتنگی.
نیمکت لَق میزند. -->از سنگینی.
گُلی بدستم داده ایی. -->که هنوز عطر تو را دارد.
دلم تنگ نمیشود. -->جای عشق را با عشق پُر میکنم.
گُلی دلم را خوشبو میکند. -->که به شکستن عادت دارد.