گرچه چندیست
زمان می گذرد
شب، داغ خورشید به جان می خرد و می میرد
بی وقفه
حاصل این همه چرخیدن چیست؟
بین جو و گندم، فرق نیفتد هرگز
می چرخد تا عمر زمین برپاست
به مدار خود کمری بسته که همت کند و
جای غم و شادی منظم گردد
و ترازوی خُدا،
عدل بگیرد نُمره
و بندگی آموزد
گرچه بسیار رفوزه هستند
لکن
چرخ میچرخد و شاید دلی عاشق شد
و دید به پای عشق خدایش نرسد، نادم شد
آنزمانست که در رتبه ی خلق اللّٰه بود
بنده ایی که از ابتدا باید عاشق بود
خورشیدی که بی نیاز گردد از آفتاب
روحی که از خدا به خدا آرمیده خواب
چرخ فلکی که آخرکاری نیست
میچرخد و میچرخد تا عمر زمین بسرآید و به ملکوت رسد
- ۹۷/۰۸/۱۰