گُنـاه
عملی است که انسان را بجای تعالی در غریزه نگه میدارد
مثل هر عملی که عکس العملش به تو میرسد پس اگر برای خود نمیپسندی گناهست اگر برای دیگران بپسندی مگر که مجوزش را گرفته باشی ولی باز هم از قُبح غریزه بجای فطرت کم نمیکند
گُنـاه که گاهی حس می کنی تکراری است
جُرم حساب نمیشود
با عُرف می خواند
عکس العمل گُناه
زندگی توست تویی که عادت کردی اعتیاد هر نوعیش مضر است چون فطرت پاک انسانی را محدود به غریزه ی حیوانی میکند
بی نتیجه بودن ها و بهم ریختگی هایی که اتفاقاً آنهم با عُرف میخواند
ناگهان میبینی چه تقدیر بدی داری
مُچ خُدا را هم که میگیری!
گُناه روی گُناه
خُدا هم حالت را که میگیرد تا بفهمی!
ولی.... نه
نه تا وقتی درگیر گُناهایی شدی که همه اش به مسایل روزمره تبدیل شده
شاید خُدا باید ماژیک میزذ روی نکات مهم میگفت این و آن گُناه ازش دوری کن!
....
نه نه
اتفاقاً ازش دوری هم نکن همیشه شاید تو صحنه باشی و هیبت گُناه بشکنی هم بهتر باشه
نه همیشه..
خُدا حالت را میگیرد تا بفهمی؟؟!
راه دور چرا میروی؟! حالت را در آغوش خودش میگیرد
ببین!
هر چیزی که تو آغوشش نیست وِل کن خُبِ...
مُچ خُدا را که میگیری،
یادت باشد دستش را بگیر
!
هر چیز که در آغوش خُدا نیست گناه است
چه در رساله قید شود یا خیر
در قلبت هم چیزی ننوشته؟؟!
عکس العمل گُناه آن تقدیر بی آغوشی میشود
تکه هایی از تو که وقتی خُدا را رها کند
تکه های تنهایه پرت شده در سراسر دنیاست
که هیچ امیدی به درست شدنش به ساختنش نیست
این تکه ها شوخی وردار نیست
الان یک تکه وجودت را از خانه خدا خارج کردی
معلوم نیست چه شود بعدش....
ریز گناهانی که عُرف است در ساختن تقدیرت هم
این آوارگی ساختنش دشوار است
و............
این یک لحظه ها، یک تقدیر، یک عمر،خیلیها شده..
- ۹۷/۰۸/۱۹