او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

بسمِــ اللّــــــهِ و بِـــه نستعینْ

گاهی دلت تنگ است
آرزویت کم
به عمق نَفَس
گاهی سلامت کافی
میشود مرحم
السّلام علی الله
وقتی تو را کسی دارد
آرزو نمیکند
برآورده میکند
این آرزوهای کوچک
قانع نمیکنند
برای آمینی که خودش آرزوست
..
برایتان عشق آرزو میکنم
بروید عاشق شوید
...
خدا را دارید
همه چیز دارید
آرزو ندارید
برایتان بی آرزویی آرزو میکنم
..
*مینویسم آنچه بر من خوانده
بلکه این صدای آشنا بگوش اهلش شنیده شود
که از انسان فقط صدا میماند
مثل صدای خواندن یک شعر با صدای بلند
یا نجوایی در دل
از دمی که خلق کرد تا آهی که به خدا پیوست(آدمی)،
برای یکصدا شدنی که ادا کند کلمه ایی را که بینهایتِ ازلیِ اوست
و تلقین کرد به خواندن
آرزویی که هیچ فطرت پاکی انکارش نمیکند:<<دوستت دارم...
>>
گ‌.م‌.ع

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۲۹ - 00:00 :.
    +++++
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۲:۱۱ - سایت تفریحی چفچفک
    احسنت
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۰:۳۸ - سارا سماواتی منفرد
    💖💖💖
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

آوار لحظه ای

گُنـاه 

عملی است که انسان را بجای تعالی در غریزه نگه میدارد

مثل هر عملی که عکس العملش به تو میرسد پس اگر برای خود نمیپسندی گناهست اگر برای دیگران بپسندی مگر که مجوزش را گرفته باشی ولی باز هم از قُبح غریزه بجای فطرت کم نمیکند

گُنـاه که گاهی حس می کنی تکراری است

جُرم حساب نمیشود 

با عُرف می خواند 

 

عکس العمل گُناه 

زندگی توست تویی که عادت کردی اعتیاد هر نوعیش مضر است چون فطرت پاک انسانی را محدود به غریزه ی حیوانی میکند

بی نتیجه بودن ها و بهم ریختگی هایی که اتفاقاً آنهم با عُرف میخواند 

ناگهان میبینی چه تقدیر بدی داری

مُچ خُدا را هم که میگیری! 

گُناه روی گُناه 

خُدا هم حالت را که میگیرد تا بفهمی! 

ولی.... نه 

نه تا وقتی درگیر گُناهایی شدی که همه اش به مسایل روزمره تبدیل شده 

شاید خُدا باید ماژیک میزذ روی نکات مهم میگفت این و آن گُناه ازش دوری کن!

....

نه نه 

اتفاقاً ازش دوری هم نکن همیشه شاید تو صحنه باشی و هیبت گُناه بشکنی هم بهتر باشه 

نه همیشه..

 

خُدا حالت را میگیرد تا بفهمی؟؟! 

راه دور چرا میروی؟!             حالت را در آغوش خودش میگیرد 

ببین!

هر چیزی که تو آغوشش نیست وِل کن خُبِ... 

 

مُچ خُدا را که میگیری، 

یادت باشد دستش را بگیر

!

هر چیز که در آغوش خُدا نیست گناه است

چه در رساله قید شود یا خیر

در قلبت هم چیزی ننوشته؟؟! 

عکس العمل گُناه آن تقدیر بی آغوشی میشود 

تکه هایی از تو که وقتی خُدا را رها کند 

تکه های تنهایه پرت شده در سراسر دنیاست 

که هیچ امیدی به درست شدنش به ساختنش نیست 

 

 

این تکه ها شوخی وردار نیست 

الان یک تکه وجودت را از خانه خدا خارج کردی 

معلوم نیست چه شود بعدش.... 

ریز گناهانی که عُرف است در ساختن تقدیرت هم

این آوارگی ساختنش دشوار است 

و............

این یک لحظه ها، یک تقدیر، یک عمر،خیلیها شده..

  • ۹۷/۰۸/۱۹
  • گ.م.ع