دَرد می آوَرَد به دِلم آنچه مرهم است
گویی خوب میکند
ولی دِل به انتها می رَود..
دِل اگر دِل نگردد، به مرهم هم برنگردد..
دلی که دل نشد
یکدل نشد
مرهم که هیچ ، درد میگیرد..
تنهایی را با انتظار سر میکشم
انتظار خودش را جمع و جور کرده
حوصله اش سررفته
مرا تنها میگذارد
انتظار نیست
تنهایی عقب میکشد!
میگذرم،،
و به انتهای دلم میروم،،
باید از این مسیر
آبادی دل هم بگذرم
دل هم مانع است
تو صدایم کردی
و بآید دلم را بگذارم بیایم
که باورت بشود
دوست داشتنم...
- ۹۷/۱۱/۰۴