صــــــبر نه که سخت باشه ها
نه
حالا از متلاشی شدنش هم بگذریـــمْ!
،یک چیزهایی رو برای همیشه شآید عوض کنه
حالا حتی اگه نتیجه ی این تراش ها
الماس شود
دیگر آن نمیشود،،
الماس قیمتش زیاد است
ولی
مداد یک کاربردهای دیگری دآشت!
صبر
گاهی
از دست دادن چیزها یا کسانیست
که اسمش را گذاشتیم صبر
(ولی نابودش کردیم)
،،
ولی ولی ولی
نابودی بعضی چیزها یا رفتن بعضی آدمها از زندگیمان
به معنای نقطه آخر خط نیست
آدمهای جدیدتری میایند که لایقترند
اتفاقاتی میفتد که برمیگردی به گذشته ات با خودت میگی چقدر خوب شد آن اتفاق افتاد یا فلان آدم رفت یا آمد
بعضی ها حیف است مداد بمانند
مداد زیاد است
ولی هر مدادی الماس نمیشود!
هرچه لیاقتت بیشتر میشود سطح توقعت از خودت و اتفاقها و چیزها و آدمهایی که برای خودت انتخاب میکنی بالاتر میرود
این یعنی بزرگ شدن
یعنی دیگر نمیتوانی برگردی مثل قبل شوی
هرچیز را که با لیاقتت بسنجی میفهمی که خدا برایت چه خواسته
صبر کردن هم عادی میشود
جوری که همه تعجب کنند بابا این چقدر صبوووره!
ولی اونا یچیزایی ندیدن ازیجاهایی نگذشتن که تو دیدی و چشیدی و گذشتی و حالا رسیدی به اینجا و اینحال و این شرایطی
،که باید!
- ۹۷/۱۱/۲۷