او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

بسمِــ اللّــــــهِ و بِـــه نستعینْ

گاهی دلت تنگ است
آرزویت کم
به عمق نَفَس
گاهی سلامت کافی
میشود مرحم
السّلام علی الله
وقتی تو را کسی دارد
آرزو نمیکند
برآورده میکند
این آرزوهای کوچک
قانع نمیکنند
برای آمینی که خودش آرزوست
..
برایتان عشق آرزو میکنم
بروید عاشق شوید
...
خدا را دارید
همه چیز دارید
آرزو ندارید
برایتان بی آرزویی آرزو میکنم
..
*مینویسم آنچه بر من خوانده
بلکه این صدای آشنا بگوش اهلش شنیده شود
که از انسان فقط صدا میماند
مثل صدای خواندن یک شعر با صدای بلند
یا نجوایی در دل
از دمی که خلق کرد تا آهی که به خدا پیوست(آدمی)،
برای یکصدا شدنی که ادا کند کلمه ایی را که بینهایتِ ازلیِ اوست
و تلقین کرد به خواندن
آرزویی که هیچ فطرت پاکی انکارش نمیکند:<<دوستت دارم...
>>
گ‌.م‌.ع

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۲۹ - 00:00 :.
    +++++
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۲:۱۱ - سایت تفریحی چفچفک
    احسنت
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۰:۳۸ - سارا سماواتی منفرد
    💖💖💖
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

هر کس تو زندگیش ممکنه با فراز و نشیب زیادی روبرو بشه که شاید هیچ وقت نمیخواسته
ولی مطمعنا قبلش یه روزی
تو دلش
از خدا
خواسته..
بله..خواسته..
اون چیزی که شما میخوایید دقیقا تقدیرتون میشه نه اون راهی که میرید
گاهی در زندگی آرزو میکنیم
شمع روشن میکنیم
باید منتظر بمانیم
صندلی را کنار میزنیم که بنشینیم..
کسی می آید که باید منتظرش بمانیم‌.‌‌.
اما پیش می آید که برویم..
جبر زندگی مسیرمان را عوض میکند
اما
ما
اگر
واقعا
یک هدف مطمعن داشته باشیم
..
به راهمان ادامه میدهیم..
میرویم..
وقتی او میرسد ..با یک صندلیِ خالی مواجه میشود ...


..اما تقدیر واقعی ما اینجا رقم میخورد که ما میانه ی راه میانبری پیدا میکنیم..
برمیگردیم..
اما..
ممکن است با یک صندلی خالی مواجه شویم..
یا شاید هم یک نفر که با یک شاخه گُل آنجا روی همان صندلیِ خشک خوابش برده..
تقدیر ما
انتخاب هاییست که ما هر زمان به سمت آن برویم هست..
اما شاید دیر برویم..
آنقَدَر
که در خواب بمیرد..
ولی آنکه رفته تقدیر حقیقی ما نیست
چون تقدیر و حق هر انسان عشقی هست
که چشم به راه اوست
و بزودی به او ملحق میگردد
فقط لازمه ی این وصل
قلبی ست
که بتپد..
که یادش نرود کسی که قرار بود به انتظارش روی آن نیمکت بماند..وقتی رفت..
او نشست روی همان نیمکتِ انتظار....

  • ۹۸/۰۹/۱۲
  • گ.م.ع