غُصـّـهـــ نداره که دنیا
ظَلَمْتُ نَفْسیْ
این نامهـــ نانوشته باید....
غُصـّـهـــ نداره که دنیا
ظَلَمْتُ نَفْسیْ
این نامهـــ نانوشته باید....
رفتــــــــن هیݼڪسے ابَבی نیستـــ⏯
هܩانطפּر ڪہ هیݼ آمבنے مانבنے نیستـــ⏮
פּقتے زܩین هر لـ حظه میــ ݼرخב 🌎
نگران نباشـــ ⛔
...آבم بہ آבم ܩیرسב ♻
میان حرفت نه میپرم
نه حرف میزنم
نه گله میکنم
نه بهانه میآورم
نه نمیشنوم
نه چشم از شما بر میدارم
نمیخواهم
اوقاتت تلخ شود
وقتی اوقاتم تلخ شد
پریده بودی در حرفم
حرف زدی
گله کردی
بهانه آوردی
نشنیدی
نگاهم نکردی
من حرف نمیزنم
اما خوب میشنوم
به رسم گوشهایم
مادام منتظر شنیدنم
من خاطراتِ آینده را میبینم
تو دور نیستی
من هم نیستم
نیستم
دستت را از روی گوشَت وردار
تو هم نزدیک میشوی
صدایی که دلت را مینوازد
زنگ میزند
با گوش جان بشنو
تو هم عاشق میشوی
عشق را میتوان هر روز خواند
بگذار 🙏
اجازه بـבه ✋
باید فڪر ڪنم 👌
گزینہ های روی ܩیز را ܩیگـویــم 👈👉
اجازه بـבه ✋
ܩیخواهم 🖐
طرحی نـפ بسازم ✿
طرح آب و آیینــہ🤞
نیــست ❎
بایـב نگار وجوבم را بسازم 🤳
از نـפ هم 👏
خواب دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
..
انسانیت وقتی آنقدر باشد
که تمام وجودیات عالم جلویش زانو بزنند
میشود گفت روح خدا ست دیگر
حتی انسانی که وجودش پر از گناست
میتواند به چنین مقامی برسد
چون گِل انسان شریف است
بوی فرشته ها میدهد
فرشته نیست
دست پرورده خداست
فقط یک خواستن فاصله است
....
میـــدانی؟
سالها
طی کردم
والان میبینم
روی تابلو نوشته:بن بست
برگردم؟
تاکی؟
توشه ام رفت
پاهایم ندارد رمق
بمـــانم؟
کجا؟
کجا؟
کجاا؟
وقتی سر قرار
گفت
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
و من میان کوچه های این کشور
در همین بن بست
باید خانه نو بسازم
تا کی؟
میانبر را نشانم بده
نشانه ایی که از سرگردانی کوچه ها و بن بست ها،
یقین کنم
که بن بستی نیست
تو اینجایی
درون من و
هر کجا که باشم
نشانه شاید منم
به کجا میروم از خویش؟
همه جز من دروغ میگویند
همه جور دیگرند
همه ..توی من نیستند
تو
منی
در
هرکجا...
نقشه را گُم کرده ام
قرار ما کجا بود؟؟
بیا برویم
یا راه را پیدا میکنیم
یا راهی جدید میسازیم
شاید کسی نقشه را پیدا کرده و سوزانده...
بهترست بِجُنبیم...
اینجا امن نیست...
گفتی؟؟