_نه کشف حجاب نه حجاب اجباری_
هرچیز وقتی ارزش پیدا میکنه که انتخابش کنی بدون تاثیر چه از عهد قاجار و عرب چه غربی ها
همه ی سخن ها را که میشنوی وقتی میاوری در دل خودت ، عقل خودت و وجدان و صلاحدید خودت و خودت تصمیم میگیری و انتخاب میکنی یک ارزش یک فرهنگ یا اصالت محسوب میشود اینکه جوهایی که در آن هستی یا تو را تحت تاثیر چه بیرونی چه درونی قرار میدهند
همه ی ما ممکن است بخشی از زندگیمان یا برخی تصمیماتمان بخاطر همین جوها و تاثیرات خودآگاه یا ناخودآگاه باشد یا حتی بعد خواندن و تحت تاثیر این مطلب تصمیمات دیگری بخواهید اتخاذ کنید
هر جوی دال بر جو بودن مذموم نیست شاید خیلی هم میتواند مثمرالثمر باشد ولی از آنجایی که افراد ، بدون اندیشه( اندیشه ی خودساخته) فورا واکنش نشان میدهند بعبارتی فرد یا افراد موثر صاحب اندیشه ی دیگر برای آنها تصمیم میگیرند و این صلب آزادی انسان مختار است که بعدها میتواند منجر به پشیمانی از تصمیمات و رفتارهای قبل و سرزنش خود یا دیگران و دیگر احساسات شکست و ناخوشایندی شود که بزودی یا هرگز متوجه نخواهد شد البته این لزوما نمیتواند بد باشد که مثل حکومت یا پدرمادرها که برای فرزندانشان بجای آنها تصمیم میگیرند به استناد اینکه خودشان بهتر میفهمند و ازین دست توجیهات
حتی خدا
خدا هم برای هیچ موجودی و ما انسان ها در هیچ موردی اجبار قرارنداده و خدایی که بهتر از همه موجودات قبل و بعد ما را میداند و بهتر هم میداند بجای هیچکس تصمیم نمیگیرد در قالب عنوانی به نام اختیار که بوسیله عقل و شهودهای باطنی ما را از جبری که از آن خلق شدیم آزاد میکند و اگر از آن بهره بگیریم همچنین از گمراهی های درون و پیرامون نجات میدهد زیرا صلاح و حد اجبار و آزادی هر انسان به تناوب شخصیت خودش میتواند متفاوت از انسان و انسانهای دیگر باشد
در قرآن هم که کتاب راهنمای انسانیت است بطور کلی به همه مساعلی که انسان با آن درگیر است اشاره کرده و آنچه برای ارتقای سیستم عامل انسانیت هست ،هست
که اگر بدون صافی اندیشه بخواهیم قضاوت کنیم یا برداشت های شخصیمان را به همه نسبت دهیم آنوقت آن خیرخواهی برای بشریت نیست بلکه از آنجایی که ما خدا نیستیم و نمیدانیم ؛تحریف در کلام الهیست و بطور واضح خداوند فرمودند هیچ اجباری در دین نیست
چه بسا تعریفی که از دین در ذهن مردم امروز است اصلا دین نیست و اسباب گمراهی و وسواسهای ناخوشایند خداوندیمان باشد
دین یک عنوان نیست مثل مسلمان مسیحی یهودی همه ی این ادیان یا بهترست بگویم عنوان یا اسامی دین ها ممکن است در زمان خودش نجاتبخش بود ولی باز هم در ادامه ی جنگها و تفرقه هایی که باقی میگذارد ما را از هدف والای دین الهی که انسانیت و توحید است بازمیدارد زیر اجبارها و آزادی های هر دین متفاوت است اما مگر میشود کلام خدا دوتا شود؟ و اینهمه دوگانگیهایی که بوجود آمده و برچسب هایی که به دین خورده بجای جبران لطمه به جوامع دینی است که گاه انسانیت انسان را از او سلب کرده همینکه آزادی انسان در پس تفاسیر و اندیشه های گوناگون مختلف شده باعث میشود برای رسیدن به حقیقت و درک کلام واقعی خداوند انسان دچار تردید و سوع تفاهمات بیجواب بسیاری شود که برای عبور از آن منابع مخرب گاه مثل از چاله به چاه افتادن انسان را نه آزادتر که اسیرتر هم میکند
درمورد موضوع حجاب هم با حل سوع تفاهمات نفسانی یا بیرونی حتما میتوانیم شاهد نتایجی باشیم که به حدامکان به حتی یک نفر لطمه وارد نکنیم و پوششی متناسب وقار و عفت ورای اجبار به نوع آن انتخاب کنیم و اگر اجباری باید حکم شود اول حجاب چشم باشد
که آسیبش برای هر طرفین کمتر و چاره اش یک پلک دوختن یا نگاه نکردن است و هشیار باشیم سلامت جامعه با حجاب پوشش بدون حجاب چشم چه با اجبار چه بی اجبار در خطر هست و برای عامل بودن به آداب انسانی نباید فقط خود را در نظر بگیریم و چه مرد و چه زن همدیگر را در نظر بگیریم که اوجب واجبات است که این شامل تمام حقوق انسانیست در اقسام آن✅✅