او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

به دنیا آمدم عاشقش باشم..همین که صدا زد شناختم!

او صدایم زد

بسمِــ اللّــــــهِ و بِـــه نستعینْ

گاهی دلت تنگ است
آرزویت کم
به عمق نَفَس
گاهی سلامت کافی
میشود مرحم
السّلام علی الله
وقتی تو را کسی دارد
آرزو نمیکند
برآورده میکند
این آرزوهای کوچک
قانع نمیکنند
برای آمینی که خودش آرزوست
..
برایتان عشق آرزو میکنم
بروید عاشق شوید
...
خدا را دارید
همه چیز دارید
آرزو ندارید
برایتان بی آرزویی آرزو میکنم
..
*مینویسم آنچه بر من خوانده
بلکه این صدای آشنا بگوش اهلش شنیده شود
که از انسان فقط صدا میماند
مثل صدای خواندن یک شعر با صدای بلند
یا نجوایی در دل
از دمی که خلق کرد تا آهی که به خدا پیوست(آدمی)،
برای یکصدا شدنی که ادا کند کلمه ایی را که بینهایتِ ازلیِ اوست
و تلقین کرد به خواندن
آرزویی که هیچ فطرت پاکی انکارش نمیکند:<<دوستت دارم...
>>
گ‌.م‌.ع

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۲۹ - 00:00 :.
    +++++
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۲:۱۱ - سایت تفریحی چفچفک
    احسنت
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۰:۳۸ - سارا سماواتی منفرد
    💖💖💖
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یڪنفر آܩב ڪه حالا ڪل בنیایم شבه» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آن خُسرو شیرین

دوست داشتن را باید چال کنند در قبر رویش حک کنند 

درغگو است

یک دروغ شیرین است ولی دل را میزند

دل شیرین را هم زد

شیرینی اش زندگی را شیرین نکرد

جز یک داستان تلخ که بجا ماند

نه شیرین شیرینِ عاشقی بود نه فرهادی آمد..

راه عشق را باید آمد و ماند

تیشه زدن ندارد

شیرینی پخش کردن ندارد

زندگی باید شیرین شود

عاشق باید بود 

تا به آن رسید

در راه عشق، عآشق هر که باشد،، فرهآد می شود 

وگرنه.. 

عشق را باید چال کنند در قبر،

رویش حک کننددروغ است 

 

عاشق همیشه فرهاد است چه فرهاد باشد یا نه..

چون عشق نامی ندارد.. 

فرهآد، هم مدتها گمنام بود و آنگاه که شیرین مُرد 

گفتند او فرهآد است 

عشق فقط فرهاد میشناسد فرقی نمیکند به چه نامی..

 عاشق، فرهاد است اگر نباشد هم

، میشود 

تا هر نامی که دارد عآشق باشد! 

فرهآد فقط یک نام بود

تا راستی ِ حرف را ثابت کند...

فرهادی که قِصِّه ی شیرین را تمام نکرد چه فرهادی...

خُسرو عاشق بود

بی تیشه ایی...

  • گ.م.ع